این چندسال درگیریم با درس و مشق باعث شده یکم الکی از کنار روزهای خوب زندگیمون بگذرم...از این به بعد تصمیم دارم اگه خدا بخواد برا هر روز خوب یه خاطره بسازم...با یه کیک و گل و کادو برا پسرم و همسر... از این به بعد 25 شهریور...29 شهریور..31 ام شهریور...28 مهر..7 ابان...یک اسفند...13 اسفند...15 اسفند...14 فروردین...روز پرستار...روز داروساز..همه این روزا خونه ما جشنه....خدا یا شکرت ... من تو چهاردیواری خونه خودم شادم...خدایا شادی مو ازم نگیر... دلتنگی هام و دلگیری هام از آدمهات هم گاهی ممکنه اینجا ثبت بشه ولی امیدوارم دلمو چرکین نکنه.... دلم نمیخواد اشک بریزم برا کسانی که شاید براشون مهم نباشم... پس فقط میخوام زندگی کنم....خدایا پشیمونم نکن
ایشالا همیشه شاد و خشوبخت و سلامت باشید خانم دکتر


موفق باشی جانم
ایشالا