به نام هستی بخش
سلام دوستان
طاعات قبول
یک ماه میگذره از روزی که منو متوجه خودت کردی...23 ام بود..5عصر روز قبل امتحان شیمی..صبحشم سرکار بودم و عصر تازه میخواستم بخونم که حس کردم تو دلم یه خبراییه... وقتی به باباجونت گفتم یه لبخند گنده رو لباش نشست.. ... چقدر حس خوبی بود..یادش بخیر هرچند اون لذت وصف ناشدنی خیلی طول نکشید و با تلفن دایی جونت خراب شد همه چی...آخه داییت انگشتای دستشو سر حواس پرتیش و اعصاب خوردی با دستگاه بریده بود و وقتی خبرو بهم داد کلی بهم ریختم و بجز گریه کاری از دستم برنمی اومد...پسر عزیزم براش دعا کن که الان خیلی محتاجه...تو شرایط خوبی نیست و این مسئله خیلی اذیتش میکنه...دعا کن آرامش و بدست بیاره و کمتر غصه بخوره...
اون شب با تکونای تو یه حس درونی بهم دلداری میداد....چقدر خوبه که تو رو دارم...تو تمام این 5ماه و خورده که خودت شاهد غصه هام بودی یه دلگرمی بزرگ برام بودی عزیز مامان...
دیشبم که اینقدر قوی شده بودی که ضرباتت از رو شکمم معلوم بود و بابایی دیدت چه جوری میزنی...فدای دست و پات بشم مامان.
امروز عصرم با بابایی رفتیم نزدیک دانشگاه دنبال خونه بگردیم که وقتی میای نزدیکت باشم عزیزم. ولی خونه هایی که اجاره میدن خیلی شرایط خوبی ندارن و کثیف اینا بودن..خلاصه خیلی مردد شدیم...کاش خونه خودمون نزدیک بود چقدر خوب میشد..حالا صبحم قرار داریم یه خونه رو بریم ببینیم...خونه های خیلی بزرگی ان ولی تمییز نبودن و آشپزخونه هاشون خیلی بد بود..حالا باز بیشتر فکر میکنیم...
**** چند وقتیه فکر میکنم انگار کشورمون دچار قحطیه چند ساله ای بوده یا ما اهل کشور سومالی هستیم و اشتباهی مبگن ایرانی....چرا؟!!! بس که نسخه ها پر از مکمل و ویتامین های مختلفه .. انگار مردم سالهاس گوشت و میوه و سبزی نخوردن...وای وضعیت تاسف برانگیزیه .. جدای از نسخه ها هم مردم بجای خوردن غذای سالم پولشونو خرج مکمل و ویتامین ها میکنن....من که هرروز کلی حرص میخورم سر این موضوع و بخاطر این همه بی سوادی و فریب خوردن مردم تاسف میخورم...اخه چطور ممکنه یک درصد فکر نکنیم که این سلطه دنیای تجاریه که برای سودشون از این مسئله دارن سواستفاده میکنن.
دلم خیلی پره از این موضوع...
آرزومند سلامتی شما...
واسه دادشت خیلی ناراحت شدم... خیلی....
لطف داری.... خدا بهمون رحم کرده...
سلام دوست عزیزم، خودت مبدونی دره قاله رو میشه بست ولی دم دهنه مردمو نمیشه بست.بنظرت آدم خودش دوست داره پشته سرش حرف درست کنن؟ یا خودش عمدا میتونه جوری رفتار کنه که براش حرف درست کنن؟ چطور اجازه ندم؟ یعنی برم دمه خونشون دعوا راه بندازم که چرا اینجوری گفتن؟ و بعدش فک کنن حتما حقیقت داره برا همین نراحتم؟
سلام عزیزم. میدونم... نه میدونم که حتما دوست نداشتی اینجور بشه ولی مثلا میتونستی هروقت حرفش میشد تو جمع بکی که همسرت دوست نداره...اینقدرم محکم که کسی فکر دیگه نکنه...یا خود همسرت بگه به اطافیان...
سلام مامان جونش
خوبی
انشالله خدا همه مریضا رو شفا بده برادر شما رو هم همین طور.تو خونسرد باش و دلخوش به زندگی تون که تازه شکوفا تر شده
بی صبرانه منترم ببینمش شازده کوچولو رو.........
اصرار نکن پرنسسم قصد ازدواج نداره
سلام فرزانه جووون
به به خوش اومدی
ان شالله... خدا ترمه جونو برات حفظ کنه
حالا شاید تا اون موقع راضی شدی به غلامی قبولش کنی
سلام گلم
واااای چه اتفاقی خیلی سخته خدا خودش به برادرتون آرامش بده
کلا میزان دریافت ویتامین برای هرکسی چقدر باید باشه
مثلا یه خانم تو سن من
دکتر به منم گفته ویتامین دی بدنم کمه
قدر این روزها روبدون چقدر تکون های بچه شیرین هست
مخصوصا می دونن کی موقع استراحت مامانشون هست
همون موقع ابراز وجود می کنن
خوش باشی گلم
سلام اعظم جان..ممنون.. خدا سلامتی بده به همه
خب دریافت هر ویتامین برای رنج سنی خاصی متفاوته.... ولی من حرفم اینه که مواد غذایی که ما روزانه مصرف میکنیم هرچند با ناسالم بودن امروزه اش...باز اونقدری هست که نیاز به این همه دارو نباشه.... اصلا یه چیز عجیب غریبی شده مصرف ابن داروها متاسفانه....با قیمت های هنگفتشون....
البته قضیه ویتامین دی فرق میکنه بخاطر آب و هوای ما...و پوشش مون...و اینکه ویتامین دی توی مواد غذایی خیلی کم وجود داره....
وای چه جالب راست میگین..منم که شبا میام خونه ودراز کشیدم و دارم استراحت میکنم پشت سرهم ضربه میزنه ....خیلییییی شیرینه...خیلی
خدا همه بچه ها رو برا مادراشون حفظ کنه
سلام راضیه جونم
خوبیی مامانی؟
اقا پسر گلت خوبه؟
دلم برات تنگ شده بود وبلاگم کلا پرید!
برا اتفاق ناگواری که براتون پیش اومده خیلی متاسفم
ان شاءالله که همه چیز حل میشه
سلام مریم جان... چقدر خوشحال شدم اسمتو دیدم اخه وبلاگت حذف شده بود گفتم دیگه پیدات نمیکنم.
ممنون عزیزم..هم من خوبم هم پسرم...
سلامت باشی...ان شالله خدا به همه سلامتی بده
وبلاگ جدید زدی بهم ادرس بده
ای خدا . قطع شد . خیلی ناراحت کننده است .
خب متاسفانه الان دکترها خیلی تمایب ذارن که مکمل و ویتامین تجویز کنند . تا حرف هم میزنی میگن شما نمیدونید این خیلی خبه و حتما هم خارجیش رو مصرف کنید . وقتی نظارت نباشه همین میشه
خیلییی
شاید باورش سخت باشه... ولی ویزیتورهای شرکت های دارویی برا پزشک تعیین میکنن که چی تجویز کنه...من روزی که همچین موردی و دیدم اصلا در مغزم نمیگنجید هم چین چیزی.
هرچند ممکنه یک نفر واقعا به یک فرآورده احتیاج داشته باشه ولی در این وسعت برای من جای سواله... درسته مخصوصا هم برندهای خارجی
سلام راضیه جون خوبی؟؟
ای بابا ... واسه داداشت ناراحت شدم.... انگشتش قطع شد؟؟ چند تا؟؟
راستی برای امیر یه داروی اشتها اور خریدم... بهش میدم بخوره... اخه به نظرم کم غذا میخوره میخوام اشتهاش وا بشه.... فکر کنم باریج بود اسم دارو....
در طول روز هم بیشتر شیر پاستوریزه میخوره.... خوبه؟؟
میخوام خوب رشد کنه...
سلام دوست خوبم. خوبم شکرخدا
خیلی دردناک بود...خیلی...
یکیش قطع شده...دوتاش و پیوند زدن...
باریج خوبه اگه اثر میذاره...ولی وقتی غذاش خوب شد دیگه ادامه نده. شیر که اره عالیه..نوش جونش هر چی میتونه بخوره
ان شالله سلامت باشه. میوه روزانه خیلی متنوع بهش بده بخوره. از همه چی.