39

یه چاردیواری کوچیک باشه.. من باشم و تو و حضور فرشته ای کوچیک و درهای بسته و قطع ارتباط با کل دنیاااا بدون خبرهای بد تلخ و ازاردهنده
نظرات 3 + ارسال نظر
خاطرات منو پسر خاله یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 20:01 http://www.32776627.blogfa.com

سلام عزیزم .
من تموم پستاتونو خوندم .از خدا میخوام عشقتون روز به روز بیشتر از اینی که هست بشه [قلب]
پسرکوچولوتم برات حفظ کنه
اگه دوست داشتی لینکم کن میسیییییییی
خبر بده بلینکمت
بهم سربزن[گل]

سلام گلم.مرسی. همچنین

دلارام مهربون شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 13:48

ای بابا نظر پایینی رو چرا بستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وای چجوری گوشی رو دادی برد همسرت؟؟ من هنوز به این مرحله از عرفان نرسیدمممم

من نبستم یعنی کی بسته خخخخ
همون یه شب بود دلارام جون

دلارام مهربون شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 13:44

اوخی عزیزممممممممممممممممممم.. ایشالا همیشه کنار هم سه تایی خوش باشین...

مرسی همچنین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.